موضوعات مرتبط: دلنوشته های دلنشین ، ،
برچسبها: دلنوشته , دلتنگی , تنهایی , غرور جوانی , ادبیات جهان , حل المسائل , کاربردی ترین جملات , عشق من ,
تلفن زنگ زد و خانم تلفنچی گوشی را برداشت
و گفت : “واحد خدمات عمومی، بفرمائید.”
شخصی که تلفن کرده بود ساکت باقی ماند.
موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه و آموزنده ، ،
برچسبها: داستان امروز , مادر شوهر , جوان عاشق , دوست دختر , عشق من , واحد خدمات عمومی ,
آنچنان هم سرد نبود اما نه ،سرد بود! باد هم میآمد. غروب بود.
سرما برای حمید آزار دهنده بود و سخت تر از آن،
سیلی بی رحم باد سرد پائیزی ،نه! زمستانی!
اواخر پائیز بود یا اوایل زمستان.
از آن روزهائی بود که هم پائیز بود و هم زمستان.
موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه و آموزنده ، ،
برچسبها: سرمای یک روز پاییزی , عشق من , باد پاییزی , هوس باردار , جوان امروز , جنگ , نفت , بازار روز , هسته ایی ,
یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..
نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم
که برای بُردنَش بر می گردی ..
برچسبها: عشق من ,
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد